حکم سَحَری خوردن برای روزه‌داران
سؤال: درباره‌ی حکم سحری خوردن، ما را بهره‌مند سازید... آیا سحری خوردن شرط صحّت روزه است یا خیر؟
جواب: سحری خوردن شرط روزه‌گرفتن نیست، بلکه یک سنّت است. پیامبر (ص) آن را انجام می‌داده‌اند، و بدان دستور داده‌اند و فرموده‌اند:
(تَسَحَّرُوا فَاِنَّ السُّحُورِ بَرَکَةً)[1]
«برای خوردن سحری برخیزید که در سحری خوردن برکت است.»
بنابراین، سحری خوردن و همچنین تأخیر انداختن آن تا نزدیک طلوع فجر سنّت است زیرا موجب تقویت مسلمان روزه‌دار، و تخفیف مشقّت روزه‌داری می‌گردد، و مدّت‌زمان گرسنگی و تشنگی را کاهش خواهد داد، و از آنجا که تسهیل و آسانگیری مورد توجّه دین اسلام می‌باشد لذا، اسلام عبادات را بر مردم آسان گرفته و مردم را به سوی آسان‌سازی آن ترغیب و تشویق کرده است. از جمله‌ی همین آسانگیری‌های اسلام، زودتر افطار کردن و دیرتر سحری خوردن است. پس برای مسلمان روزه‌دار مستحبّ است که هنگام سحر بپا خیزد، و اندکی غذا به عنوان سحری، هر چند یک خرما باشد، بخورد یا یک جرعه آب بنوشد، به خاطر اینکه به سنّت پیامبر خدا (ص) عمل نموده باشد. در سحری خوردن فایده‌ی معنوی دیگری نیز هست که همان بیداری، قبل از طلوع فجر است. در آن ساعت سحر، خداوند رحمت خود را بر بندگانش متجلّی می‌نماید؛ دعاها را اجابت می‌کند، و استغفار کنندگان را مورد مغفرت قرار می‌دهد، و اعمال صالح را می‌پذیرد. تفاوت بسیار است میان کسانی که وقت سحر را به ذکر گفتن و تلاوت قرآن سپری می‌کنند، با کسانی که این ساعات را در خواب و بی‌خبری به سر می‌برند.

حُکم احتلام و غسل برای روزه‌داران
سؤال- هر گاه کسی در روزه ماه رمضان در خواب مُحتلم گردد؛ آنگاه، برای پاکی از جنابت غسل کند آیا این غسل کردن روزه را باطل می‌کند؟
جواب: به گمانم، سؤال کننده می‌خواهد درباره‌ی احتلام بپرسد که آیا روزه را باطل می‌کند یا نه؟ چنانکه این موضوع برای بعضی مجهول می‌باشد. اینک به جواب می‌پردازم و می‌گویم:
احتلام، روزه را باطل نمی‌کند؛ زیرا، انسان هیچگونه دخالتی در آن ندارد و عمدی نیست و موجب ابطال روزه نمی‌گردد. اِنزال منی در صورت احتلام، روزه را باطل نمی‌کند... و طبیعی است که حمّام گرفتن و غسل کردن به خاطر آن جنابت نیز، روزه را باطل نخواهد کرد؛ زیرا، شارع حکیم به طهارت و پاکیزگی دستور داده، و آن را بر مسلمان در چنین شرایطی واجب گردانیده است، تا آنجا که اگر در حین غسل، آب در گوش فرو رود، یا بدون اختیار به هنگام مضمضه کردن در وقت غسل یا وضو، آب در گلو فرو رود، باز هم روزه باطل نخواهد شد؛ زیرا، اینگونه خطاها قابل عفو و بخشش می‌باشد. خداوند متعال در این‌باره می‌فرماید:
(وَلَیسَ عَلَیکُمْ جُنَاحٌ فِیمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَکِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ)[2]
«و در آنچه اشتباهاً مرتکب آن شده‌اید بر شما گناهی نیست، ولی در آنچه دلهایتان عمد داشته، مسؤول هستید.»
رسول خدا (ص) نیز می‌فرماید:
(اِنَّ الله تَجاوزَ لِی عَنْ اُمَّتِی اَلْخَطَاُ وَ النِّسیانُ)[3]
«خداوند اشتباه و فراموشی امّت مرا به من بخشیده است».
حکم روزه‌ی سالمندان و زنان باردار و شیرده و حکم استعمال بوی خوش در ماه رمضان
سؤال- آیا سالمندان می‌توانند روزه‌ی ماه رمضان را نگیرند؟ در این صورت چه چیزی بر آنان واجب می‌گردد؟ آیا زن حامله به خاطر ترس از مرگ جنین می‌تواند روزه‌ی ماه رمضان را نگیرد؟ و در این صورت چه چیزی بر او واجب می‌گردد؟ آیا استعمال عطر و اُدُکلن در ماه رمضان جایز است؟
جواب: جواب سؤال اوّل این است که برای مرد و زن سالخورده که گرفتن روزه برای آنان مشقّت و سختی بسیاری به بار آورَد، افطار کردن روزه جایز می‌باشد. همچنین، برای بیمارانی که امیدی به بهبودی ندارند، و بیمارانی که بیماری آنان مُزمن باشد، و پزشکان نسبت به معالجه‌ی آن ناتوان باشند، یا از بیماریهای لاعلاج باشد، افطار کردن روزه جایز است، در تمام این موارد یاد شده، برای افطار هر روز پرداخت کفاره به مقدار خوراک یک فرد مسکین بر آنان واجب می‌گردد، و این عمل نوعی رُخصت و آسان‌گیری از جانب خداوند متعال بشمار می‌آید؛ چنانکه می‌فرماید:
(یرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیسْرَ وَلاَ یرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ)[4]
«خدا برای شما آسانی می‌خواهد و برای شما دشواری نمی‌خواهد.»
و می‌فرماید:
(وَمَا جَعَلَ عَلَیکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ)[5]
«و در دین بر شما سختی قرار نداده است.»
ابن عباس (رضی‌الله عنه) می‌گوید: (رُخِّصَ للشَّیخِ الْکَبیرِ اَنْ یفْطِرَ وَ یطْعِمَ عَنْ کُلِّ یومٍ مِسْکیناً و لا قَضاءَ عَلَیهِ) «به انسان پیر و کهنسال اجازه داده شده است در ماه رمضان روزه نگیرد، ولی بخاطر هر روز خوراک یک نفر فقیر را بپردازد، و قضای روزه بر او واجب نیست.» بخاری با عباراتی نزدیک به این حدیث از ابن عبّاس روایت نموده است که این آیه درباره‌ی سالخوردگان و امثال آنان نازل شده است:
(وَعَلَى الَّذِینَ یطِیقُونَهُ فِدْیةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَّهُ)[6]
«و بر کسانی که روزه‌گرفتن، طاقت فرسات کفّاره‌ای است و آن دادن خوراک به یک فرد بینواست؛ و هر کس به میل خود بیشتر نیکی کند، پس آن برای او بهتر است.»
یعنی، هر کس بیشتر از طعام یک مسکین، فدیه پرداخت کند بهتر است و باقیات صالحات نزد پروردگار او می‌باشد. بنابراین، زنان و مردان پیر و کهنسال و بیمارانی که امیدی به بهبودی آنان نباشد همگی می‌توانند روزه‌ی ماه رمضان را افطار کنند و در عوضِ هر روز، طعام یک مسکین پرداخت نمایند.
راجع به سؤال دوم که آیا زن حامله‌ای که هنگام روزه گرفتن بیم مردن جنینش را داشته باشد، می‌تواند در ماه رمضان روزه را افطار کند یا نه؟ در جواب می‌گویم: آری! می‌تواند روزه را افطار کند؛ بلکه هر گاه در گرفتن روزه مرگ بچّه در نظر او قطعی باشد، و با یک پزشک مؤمن و حاذق به او چنین هشداری را داده باشد، به خاطر نجات کودک، افطار کردن روزه بر او واجب می‌گردد. در این ارتباط خداوند متعال می‌فرماید:
(وَ لاَ تَقْتُلُوا اَوْلاَدَکُمْ)[7]
«فرزندان خود را مکشید.»
جان چنین کودکی هم محترم است و نباید هیچ زن و مردی درنگهداری او سهل‌انگاری نمایند، تا از میان بروَد. خداوند هیچ‌گاه به بندگانش کارهای طاقت‌فرسا را دستور نمی‌دهد؛ و نیز، از ابن عبّاس روایت شده که آیه‌ی (وَ عَلَی الّذینَ یطیقُونَهُ فِدْیةٌ طَعامُ مِسْکینٍ) درباره‌ی زن حامله و شیرده نازل شده است. همچنین، هر گاه زنان باردار و شیرده از بابت گرفتن روزه بیمِ از میان رفتن خودشان را داشته باشند، نظر بیشتر عُلمای اسلامی بر این است که آنان می‌توانند افطار نمایند، و فقط قضای روزه بر آنان واجب می‌شود، و این دو گروه در این حالت همانند اشخاص بیمار می‌باشند. با این تفاوت که هر گاه زنان حامله و شیرده هنگام روزه گرفتن به اجماع اِفطار روزه را جایز شمرده‌اند، اختلاف نظر دارند در اینکه آیا در چنین حالتی بر آنان قضای روزه واجب است یا فدیه یعنی در مقابل هر روز، اطعام یک مسکین، یا هر دو با هم بر او واجب می‌گردند. ابن عمر و ابن عبّاس قائلند به اینکه فقط باید فدیه بدهند، امّا اکثر عُلما و فُقَها قائل به قضای روزه هستند، و بعضی دیگر به جا آوردن قضای روزه و اطعام مسکین، هر دو را بر آنان واجب دانسته‌اند. به نظر من، زنی که پشت سرِ هم حاملگی و شیردهی اوقات او را مشغول ساخته است، به طور که فرصتی برای قضای روزه ندارد، به این معنا که یک سال حامله است، و سال بعد شیرده؛ و همین طور پُشت سر هم یک سال حامله و یک سال شیرده می‌باشد؛ در این صورت، فقط فدیه‌ی روزه بر او واجب می‌گردد. اگر چنین زنی را مکلّف به قضای روزه‌هایی که بخاطر حاملگی و شیردهی افطار نموده است، بنماییم وی، باید چند سال متوالی روزه بگیرد که این کار توأم با سختی و مشقّت است، و خداوند متعال سختی و مشقّت را برای بندگانش روا نمی‌دارد. تا اینجا مربوط به سؤال دوم بود. و امّا سؤال سوم که راجع به استعمال عطر و بوی خوش در ماه رمضان بود؛ باید بگویم که استعمال بوی خوش جایز است، و هیچ کس استعمال عطر و بوی خوش را مُبطل روزه یا در ماه رمضای آن را حرام ندانسته است. والله اعلم


حکم افطار کردن روزه برای کسی که روزه گرفتن برایش بسیار سخت و دشوار است.
سوال: من کسی هستم که چند عمل جرّاحی انجام داده‌ام، و پزشک مرا از گرفتن روزه بازداشته است. و پس از آن جرّاحی‌های پیاپی، دو سال روزه گرفتن که برایم بسیار دشوار بود. آیا جایز است که بجای روزه، کفّاره پرداخت نمایم؟ و آیا جایز است در عوض طعام کفارت قیمت آن را به فقیران و مسکینان بپردازم؟
جواب: عُلمای اسلامی راجع به مُباح بودنِ افطار روزه، نسبت به شخص بیمار، اجماع دارند، به دلیل قول خداوند متعال که می‌فرماید:
(شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَینَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ وَمَن کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیامٍ أُخَرَ یرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیسْرَ وَلاَ یرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ)[8]
«ماه رمضان همان ماهی است که در آن، قرآن نازل شده، کتابی که مردم را راهبر و متضمن دلایل آشکار هدایت و میزان تشخیص حق از باطل است پس هر کسی از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد و کسی که بیمار یا در سفر است [باید به شماره‌ی آن] تعدادی از روزهای دیگر را روزه بدارد. خدا برای شما آسانی می‌خواهد و برای شما دشواری نمی‌خواهد.»
بنابر نصّ شریعت و اجماع علما، افطار کردن روزه برای بیمار جایز است، ولی باید دانست که بخاطر چه نوع بیماری افطار کردن روزه مباح است؟ در جواب باید گفت: آن بیماری‌هایی که با گرفتن روزه شدّت یابند، یا بهبودی آنها به تأخیر افتد، یا گرفتن روزه با وجود آن بیماری‌ها چنان مشقّتی را به بار آورد که شخص نتواند به کارهای زندگی و روزمرّه‌اش برسد، برای چنین بیمارانی افطار روزه مباح می‌باشد. از امام احمد سؤال شد: بیمار چه وقت می‌تواند روزه‌اش را افطار کند؟ جواب داد: وقتی توانایی روزه نداشته باشد! سؤال کننده گفت: مانند تب؟ اما احمد گفت: چه بیماری از تب شدیدتر است؟ بیماری‌ها دارای انواع گوناگونی هستند، در بعضی از بیماری‌ها روزه تأثیری ندارد، مانند دندان‌درد، زخم انگشت، دُمَل کوچک، و مانند اینها؛ و در بعضی از آنها روزه موجب درمان و بهبودی می‌باشد، مانند بیشتر بیماری‌های شکم از قبیل پرخوری، رول، اسهال و مانند آن، افطار روزه بخاطر این بیماری‌ها، اصلاً جایز نیست؛ زیرا، در چنین شرایطی روزه به بیمار ضرر و زیانی نخواهد رسانید، بلکه سودمند و نافع نیز خواهد بود. افطار روزه زمانی مباح است که ضرری متوجّه بیمار نگردد. همچنین، شخص سالمی که با گرفتن روزه خوف بیمار شدن را داشته باشد همانند بیماری که با گرفتن روزه ترس از تشدید بیماری‌اش داشته باشد، می‌تواند روزه را افطار کند. تمامی این موارد به یکی از دو طریق شناخته می‌شوند:
یا به تجربه‌ی شخصی و یا، با نظر پزشک مسلمان حاذق و مورد اعتماد که در طبابت و دینداری و امانتداری مورد اعتماد و اطمینان باشد. بنابراین، هرگاه پزشک مسلمانی با این ویژگی‌ها تشخیص دهد که روزه برای شخص مضرّ است، باید روزه را افطار نماید، در این صورت، اگر بیمار باتحمّل رنج و درد اقدام به گرفتن روزه نماید، مرتکب یک عمل مکروه از نظر دین شده است؛ زیرا، به خود ضرر رسانیده و از تخفیف پروردگار سر باز زده و رخصت او را نپذیرفته است، هر چند روزه‌اش به خودی خود صحیح باشد. حال، اگر ضرر و زیان روزه برای شخص محقّق باشد، و او همچنان بر گرفتن روزه اِصرار وَرزَد، مرتکب یک عمل حرام شده است؛ زیرا، خداوند از عذاب و شکنجه دادن بندگان به خودشان، بی‌نیاز می باشد، و می‌فرماید:
(وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا)[9]
«و خودتان را مکشید که خداوند همواره با شما مهربان است.»
یکی از پرسش‌های سؤال کننده باقی می‌ماند، و آن اینکه: آیا شخص در عوض روزهایی که بیمار بوده و روزه را افطار نموده است می‌تواند کفّاره بدهد؟ در جواب می‌گوییم: بیماری بر دو نوع است: 1ـ‌بیماری موقّت و مقطعی که امید بهبودی آن می‌رود. در این حالت، برای شخص بیمار نه فدیه و نه صدقه جایز نیست بلکه قضای آن روزه‌ها بر او واجب می‌گردد؛ همانطور که خداوند متعال می‌فرماید: (فَعِدَّةٌ مِنْ اَیامٍ اُخَر) بنابر این، هر گاه شخص بیمار یک روز یا چند روز یا یک ماه رمضان را افطار نموده باشد، هنگامی که از بستر بیماری برخاست و بهبودی یافت، در اوّلین فرصت باید آنچه را ترک کرده، قضا نماید. این حکم بیماری‌های موقّت و مقطعی است؛ امّا بیماریهای مُزمنی که امیدی به بهبودی آنها نباشد؛ حکم این گونه بیماران با اشخاص کهنسالی که نمی‌توانند روزه بگیرند، یکی است، تشخیص این نوع بیماری‌ها نیز یا به وسیله‌ی تجربه‌ی شخصی، یا با تشخیص پزشک معالج صورت می‌گیرد. این نوع بیماران باید فدیه بدهند؛ یعنی در برابر هر یک روزه، یک شخص مسکین را اطعام کند. بنابه نظر بعضی از پیشواران مذاهب، مانند ابوحنیفه، پرداخت بهای خوراک نیز به مستحقان فقیر و مسکین به جای خوراک و طعام کفایت می‌کند.

حکم تزریق آمپول و استعمال دارو و شیاف و مانند آن برای روزه‌داران
سؤال: آیا تزریق آمپول وریدی در رگ یا در عضله و همچنین تنقیه و استعمال روغن یا شیاف برای درمان بواسیر روزه را باطل می‌کند یا خیر؟
جواب: معنای ساده‌ی روزه یعنی خودداری از خوردن و آشامیدن و مباشرت با زنان که بر هیچ‌کس پوشیده نیست. نصّ صریح قرآن نیز فقط در این سه مورد است، و معنی این امور مورد نهی بر هیچ‌کس پوشیده نیست. در عهد نبوّت، اعراب بادیه نشین معنی آن را می‌دانستند و برای فهم و درک معنی خوردن و آشامیدن نیاز به تعریف‌های منطقی نداشتند؛ و نیز حکمت و فلسفهی روزه که عبارت است از اطاعت و بندگی خداوند متعال ترک خواهش‌های نفسانی و جلب رضایت او بر کسی پوشیده نمی‌باشد؛ چنانکه خداوند متعال در حدیث قدسی می‌فرماید:
(کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ اِلاّ الصَّوْمَ فَاِنَّهُ لِی وَ اَنَا أَجْزِی بِه؛ یدَعُ طَعَامَهُ و شَرابَهُ وَ شَهْوَتَهُ مِنْ اَجْلِی.)[10]
«هر عمل بنی‌آدم برای خود او است به جز روزه که برای من است و من پاداش آن را می‌دهم، زیرا که او از خوردن و آشامیدن و ارضای شهوت بخاطر من دست برمی‌دارد.»
تزریق انواع آمپول و استعمال روغن و مانند آن که در سؤال مطرح شده است، نه در لغت و نه در عُرف، خوردن و یا نوشیدن به حساب نمی‌آیند، و با مقصود شارع در رابطه با روزه منافات ندارند، بنابراین موجب ابطال روزه نخواهند شد، و چیزی را که خداوند ممنوع ننموده است، نباید بر خود سخت بگیریم و آن را بر خود ممنوع گردانیم. خداوند متعال در آیه‌ی مربوط به روزه می‌گوید:
(یرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیسْرَ وَلاَ یرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ)[11]
«خدا برای شما آسانی می‌خواهد و برای شما دشواری نمی‌خواهد.»
ابن حزم می‌گوید: موارد زیر روزه را باطل نمی‌کنند:
«حُقنَه» یعنی تزریق؛ «سَعوط» یعنی بُخور؛ قطره چکاندن در گوش؛ و استعمال سُوند؛ استنشاق، هر چند به حلق برسد؛ مضمضه، اگر چه بدون عمد وارد گلو شود؛ سورمه کشیدن در شب یا روز، اگر چه وارد گلو شود؛ وارد گلو شدن ذرّات آرد و حنا و موادّ عطری و حَنظل یا هر چیز دیگر؛ مگسی که بدون اختیار وارد گلو شود؛ و ... .
ابن حزم، برای اثبات مدّعای خود استدلال می‌کند و می‌گوید: «خداوند ما در حال روزه‌داری از خوردن و آشامیدن و جَماع و استفراغ عمدی و ارتکاب گناهان نهی فرموده است؛ بنابراین، به هر آنچه از جلو و یا عقب، یا گوش، یا چشم یا بینی یا هر سوراخ دیگر شکم یا سَر وارد بدن شود اصطلاحاً خوردن یا آشامیدن نمی‌گوییم، و خداوند جز خوردن و نوشیدن هیچ چیز دیگری را مادام که حلال باشد بر روزه‌دار ممنوع نساخته است.»
شیخ‌الاسلام ابن تیمیه راجع به سورمه کشیدن و تزریق و اسعمال سوند و رسانیدن دارو به درون انسان از طریق زخم‌ها و ... می‌گوید: «اظهر این است که چنین مواردی روزه باطل نمی‌کنند؛ زیرا، روزه از ارکان مهمّ دین اسلام است که همه‌ی مردم اعمّ از خواص و عوام باید با آن آشنایی داشته باشند. بنابراین، اگر چنین مواردی را خدا و پیامبر بر شخص روزه‌دار حرام می‌کردند، و روزه با آنها باطل می‌شد، بر پیامبر خدا (ص) لازم می‌آمد که آنها را بیان دارد، و اگر بیان می‌داشت، صحابه نسبت به آنها آگاهی می‌یافتند، و همانند سایر احکام شریعت آن را به امّت ابلاغ می‌کردند. وقتی که هیچ اهل عِلمی در این ارتباط از پیامبر خدا (ص) هیچگونه حدیثی را نه صحیح، نه ضعیف، نه مَسند و نه مُرسَل بیان ننموده است، پی خواهیم برد که آن حضرت در این باره مطلبی بیان ننموده‌اند. والله اعلم


آیا روزه‌ی شخص تارک الصلاة پذیرفته می‌شود؟
سؤال: آیا روزه‌ی شخص تارک الصلاة پذیرفته است؟ یا اینکه عبادات به هم مرتبط‌اند، بطوری که اگر یکی از آنها ترک شود، آن دیگری پذیرفته نمی‌شود؟
جواب: از مسلمان خواسته شده است که تمامی عبادات را انجام دهد: نماز را بپا دارد؛ زکات را بپردازد؛ ماه رمضان را روزه بگیرد؛ و در صورت استطاعت مالی و بدنی فریضه‌ی حج را ادا نماید. بنابراین، کسی که یکی از این واجبات را بدون عذر موجّه شرعی، ترک کند، نسبت به دستورات خداوند بی‌اعتنا بوده است. دانشمندان اسلامی نظرات و آراء مختلفی در این زمینه‌دارند، بعضی قائلند به اینکه هر کسی یکی از عبادات را ترک کند، کافر می‌شود؛ نظر بعضی دیگر بر این است که انسان با ترک کردن نماز و زکات کافر می‌شود؛ و بعضی دیگر می‌گویند: انسان فقط با ترک نماز کافر می‌شود؛ زیرا، نماز در دین خدا از جایگاه خاصّی برخوردار است، و در این باره روایتی وارد شده است که پیامبر (ص) می‌فرماید:
(بَینَ الْعَبْدِ و بَینَ الکُفْرِ تَرْکُ الصَّلاةِ)[12]
«فاصله‌ی میان بنده و کفر، ترک نماز است.!»
به عقیده‌ی کسانی که می‌گویند:‌ترک نماز از روی عمد موجب کفر است، چنین کسی روزه‌اش پذیرفته نمی‌شود؛ زیرا، از انسان کافر هیچ عبادتی پذیرفته نیست. بعضی دیگر از علمای اسلامی برآنند اگر شخصی معتقد به خدا و پیامبر و رسالتش باشد و در آن عِناد و تردید نداشته باشد، مؤمن و مسلمان بشمار می‌آید، و تارک یکی از عبادات را «فاسق» می‌دانند نه کافر. این نظریه‌ی اخیر، معتدل‌ترین و نزدیک‌ترین آراء به حقیقت است؛ والله اعلم.
بنابراین، هرگاه کسی به خاطر تنبلی یا از روی تن‌پروری، بدون اینکه انکار و تمسخر نماید، بعضی از واجبات را ترک کند، و بعضی را ادا کند، ناقص الاسلام و ضعیف‌الایمان محسوب می‌شود. حال، اگر بر ترک بعضی از واجبات مداومت و استمرار داشته باشد. بر ایمان چنین کسی باید تردید داشت ولی از آنجا که خداوند متعال پاداش، هیچ کار نیک را ضایع نخواهد کرد به اندازه‌ی اعمال نیکش نزد خدا مأجور خواهد بود؛ یعنی، در مقابل ادای واجبات ثواب می‌بَرَد، و در برابر ترک واجبات دیگر کیفر خواهد دید:
(وَکُلُّ صَغیرٍ وَ کَبیرٍ مُسْتَطَرٌ)[13]
«هر کوچک و بزرگی در آن نوشته شده است.»
(فَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ * وَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ)[14]
«پس هر که هم‌وزن ذرّه‌ای نیکی کند، نتیجه آن را خواهد دید؛ و هر که هم وزن ذرّه‌ای بدی کند، نتیجه‌ی آن را خواهد دید.»
حُکم افطار بعضی از روزهای ماه رمضای بطور عمدی
سؤال: حکم کسی که بعضی از روزهای ماه رمضای را روزه بگیرد، وبعضی از روزها را عمداً افطار نماید، چیست؟ آیا روزهایی که روزه بوده است برای او به حساب می‌آیند، یا به حساب نمی‌آیند؟
جواب: این سؤال نیز از نوع سؤال قبلی است، و جواب ما همان است که هر چیزی حساب خود را دارد. بحث در این نیست که آیا روزهایی را که شخص روزه‌دار بوده است، برای او بحساب می‌آید یا خیر؟ مسئله این است که آیا روزهایی که افطار نموده، قابل جبران است یا نه؟ طبیعی است که جبران افطار یک روز از ماه رمضای جز با روزه گرفتن همان روز از ماه رمضان دیگر ممکن نیست و ناگزیر روزه‌ی هر ماه رمضان به حساب خودش واجب است؛ از این رو، مجالی برای جبران آن ماه رمضان وجود ندارد. ابوهریره از پیامبر خدا (ص) روایت می‌کند:
(من افطَرَ یوماً مِنْ ایامِ رَمَضانَ لَمْ یعَوِّضْهُ یوْمٌ مِنْ اَیامِ الدُّنْیا)[15]
«هر کسی یک روز از ماه رمضان را افطار کند، روزه گرفتن در هیچ روزی از روزهای دنیا آن را جبران نخواهد کرد.»
از ابوهریره روایت شده است که مردی در ماه رمضان چند روز را افطار کرد. ابوهریره به او گفت: روزه‌ی یک سال آن را جبران نخواهد کرد. از ابن مسعود روایت شده که می‌گفت: «هر کس یک روز از ماه رمضان را بدون عذر موجّه و دلیل شرعی افطار کند، روزه‌ی تمامی عمر آن را جبران نخواهد کرد اگر چه هم قضا نماید». همانند این مضمون از ابوبکر رضی‌الله عنه نیز روایت شده است. بنابراین، انسان مسلمان باید درمسائل دینی از خدا بترسد، و نسبت به گرفتن روزه‌ی ماه رمضان اشتقاق داشته باشد، و بر خواهش‌های نفسانی خود فائق آید؛ زیرا که هر کس در برابر شکمش مغلوب گردد، در هیچ یک از میدان‌های دیگر پیروز نخواهد شد.
تأثیر گناهان بر روزه
سؤال: حکم کسی که در ماه رمضان روزه دار باشد و مرتکب گناهانی مانند: غیبت، دروغ، نگاه شهوانی به نامحرم و ... بشود، چیست؟ آیا روزه‌ی او صحیح است، یا اینکه با ارتکاب منین معاصی، روزه‌اش باطل می‌شود؟
جواب: روزه‌ی سودمند و مقبول آن است که نفس را پیراسته گرداند، و اراده‌ی شخص را رد جهت کارهای نیک نیرو بخشد، و تقوای مذکور در این آیه را ببار آرَد:
(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)[16]
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما مقرر شده است همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر شده بود، باشد که پرهیزگاری کنید.»
بر شخص روزه دار واجب است که از هرگونه گفتار و کرداری که با روزه منافات داشته باشد خودداری کند؛ مبادا بهره‌ی وی از روزه فقط گرسنگی و تشنگی و محرومیت باشد. در حدیث آمده است که:
(الصِّیامُ جُنَّةٌ، فَاِذَا کانَ یومُ صَوْمِ اَحَدِکُمْ فَلاَ یرفُثْ و لا یصْخَبْ؛ فاِنْ سَابَّهُ احدٌ اَوْ قَاتَلَهُ، فَلْیقُلْ اِنِّی صَائِمٌ)[17]
«روزه به مثابه‌ی سَپَر است [در مقابل دوزخ یا گناهان]؛ چون یکی از شما روزه دار باشد، باید ناسزا نگوید و فریاد نکشد و با کسی درگیر نشود؛ و اگر کسی او را دشنام داد و با او سرِ جنگ داشت، باید بگوید: من روزه‌ دارم.»
و نیز پیامبر (ص) می‌فرماید:
(رُبَّ صَائِمٍ لَیسَ لَهُ مِنْ صِیامِهِ اِلاَّ الجُوعُ، و رُبَّ قائِمٍِ لَیسَ لَهُ مِنْ قِیامِهِ اِلاَّ السَّهَرَ)[18]
«ای بسا روزه‌داری که از روه‌درای‌اش جز گرسنگی بهره‌ای عاید او نمی‌گردد، و ای بسا شب‌زنده‌داری که از شب زنده‌داری‌اش جز خستگی بهره‌ای ندارد.»
و نیز پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید:
(مَنْ لَمْ یدَعْ قَوْلَ الزَّوْرِ و العملَ بِهِ فَلَیسَ للهِ حاجَةٌ فی أنْ یدَعَ طَعَامَهُ و شَرابَهُ)[19]
«کسی که سخن دروغ و عمل به آن را ترک نکند، باید بداند که خداوند متعال نیازمندِ آن نیست که خوردن و آشامیدن خود را ترک کند».
ابن عربی گفته است: مقتضای این حدیث آنست که از روزه‌داری‌اش ثوابی نمی‌بَرَد؛ و به این معنا که در میزان عمل، ثواب روزه در برابر گناهِ دروغ‌گفتن و آنچه همراه آن بیان شد، وزنی ندارد.
ابن حزم معتقد است، همانگونه که خوردن و آشامیدن روزه را باطل می‌کند، این‌گونه گناهان نیز روزه را باطل می‌کنند. از بعضی اصحاب و تابعین نیز چنین برداشتی روایت شده است.
ما، اگر چه قائل به رأی ابن حزم نیستیم؛ ولی بر این باوریم که این گناهان ثمره‌ی روزه را ضایع، و مقصود و منظور از تشریع روزه را فاسد می‌کنند، به همین خاطر، سَلَف صالح، همانطور که نسبت به خودداری از خوردن و نوشیدن اهتمام می‌ورزیده‌اند، نسبت به خودداری از حرام و یاوه‌گویی و سخنان لغو نیز اهتمام خاصّی داشته‌اند.
عمر رضی‌الله عنه می‌گوید: «روزه فقط خودداری از خوردن و نوشیدن نیست؛ بلکه اجتناب از دروغ و باطل و یاوه‌گویی نیز می‌باشد.» و از علی رضی الله عنه نیز روایتی با همین مضمون آمده است. از جابر روایت شده است که می‌گفت: «هر گاه روزه گرفتید، باید گوش شما و چشم شما و زبان شما نیز از دروغ و گناهان دیگر روزه‌دار باشد، از اذیت و آزار خدمتکار و زیردست دوری گزینید، و در حالت روزه‌داری وقار و متانت خویش را حفظ کنید، مبادا ایام افطار شما با ایام روزه‌داری شما مساوی باشند!». ابوذر به طلیق بن قیس می‌گفت: «وقتی روزه گرفتی، در حدّ توان خود را محفوظ بدار!». طلیق نیز هر گاه روزه می‌گرفت، داخل منزل می‌شد، و جز برای نماز بیرون نمی‌رفت. ابوهریره و یاران او هرگاه روزه می‌گرفتند، در مسجد می‌نشستند و می‌گفتند: روزه‌ی خود را پاک و پیراسته می‌داریم. از میمون بن مهران نیز روایت شده است که می‌گفت: نازل‌ترین سطح روزه امساک از خورد و آشامیدن است.»
به هر حال، روزه اجر و پاداش خاصّ خود را دارد؛ و غیبت و دروغ و مانند آن نزد خداوند مجازات و کیفری خاصّ خود را دارند.
(کُلُّ شَیءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ)[20]
«هر چیز نزد خداوند اندازه‌ای دارد. و هر عملی حساب و میزان خود را دارد.»
(لا یضِلُّ رَبِّی وَ لا ینْسی)[21] 
«پروردگارم نه خطا می‌کند و نه فراموش می‌نماید.»
با تأمّل در این حدیث نبوی و دقّت در محاسبه‌ی پروردگار در روز قیامت، جواب کافی را راجع به این سؤال و دو سؤال قبلی، خواهید یافت. امام احمد و ترمذی از عایشه –رضی‌الله عنها- روایت کرده‌اند که گفته است: یکی از اصحاب رسول خدا (ص) نشست و گفت: ای رسول خدا، من دو برده‌ی زرخرید دارم که با من لجبازی، و از من نافرمانی می‌کنند؛ و من به خاطر این رفتارشان آنان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهم. وضعیت من در قیامت چگونه است؟
پیامبر (ص) فرمود:
(یحْسَبُ مَا خانُوکَ و عَصَوْکَ و کَذَّبُوکَ و عِقابُکَ اِیاهُم؛ فَاِنْ کانَ عِقَابُکَ اِیاهُمْ دوُن ذُنُوبِهِم، کانَ فَضْلاً لک؛ و اِنْ کانَ عِقَابُکَ اِیاهُم بِقَدْرِ ذُنُوبِهِمْ، کانَ کفافاً، لا لَکَ و لا عَلَیکَ؛ و اِنْ کانَ عِقابُکَ فَوْقَ ذُنُوبِهِمْ اُقْتُصَّ لَهُمْ مِنْکَ الْفَضْلَ الَّذی بَقِی قِبَلَک)
«خیانت و نافرمانی و تکذیب آنان نسبت به تو با مجازات و تنبیه تو نسبت به آنان محاسبه می‌شود؛ اگر مجازات تو کمتر از گناهان آنان باشد، تو بر آنان برتری دارد، و اگر مجازات تو به اندازه‌ی گناهان و نافرمانی آنان است سود و زیانی متوجّه تو نمی‌شود، و اگر مجازات تو بیشتر از گناهان و نافرمانی آنان باشد به اندازه‌ی اضافه که بر گردن تو باقی مانده، تو قصاص و مجازات خواهی شد.»
در این هنگام مردِ سؤال کننده نزد پیامبر به گریه و زاری افتاد، پیامبر (ص) فرمود:
(مَا لَهُ لاَ یقْرَؤ کتابَ اللهِ: (وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیوْمِ الْقِیامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیئًا وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَینَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ)[22]
(چرا این مرد قرآن را نمی‌خواند که خداوند می‌فرماید: «و ترازوهایی در روز رستاخیز قرار می‌دهیم هیچ کس در چیزی ستم نمی‌بیند، حتّی اگر عملی به اندازه‌ی دانه‌ی خردل باشد آن را می‌آوریم و کافی است که ما حسابرس باشیم».)
مرد گفت: «ای پیامبر خدا! جز جدائی از این بردگان هیچ چیزی برای من بهتر نیست؛ اینک شما گواه باش که همه‌ی آنان در راه خدا آزاد باشند!»
حکم مضمضه و استنشاق برای روزه‌دار
سؤال: بعضی می‌گویند: مضمضه و استنشاق در وضو، به روزه‌ی روزه‌دار آسیب می‌رساند؛ این گفته‌ی آنان تا چه اندازه صحّت دارد؟
جواب: مضمضه و استنشاق در وضو، بنا به فتوای پیشینیان مذاهب: ابوحنیفه و مالک و شافعی جزء مستحبّات وضو هستند، و بنا به فتوای امام احمد، جزئی از شُستشوی صورت به حساب می‌آیند و انسان به این دو عمل امر شده است. بنابراین، انجام آن دو خواه واجب باشند یا مستحب، شخص روزه‌دار و غیرروزه‌دار نباید آن را ترک نمایند. البته، وظیفه‌ی شخص مسلمان این است که در ایام روزه‌داری در مضمضه و استنشاق، همانند روزهایی که روزه دار نیست، زیاده‌روی و افراط نکند؛ همانطور که روایت شده است، پیامبر خدا (ص) می‌فرمود:
(اِذَا اسْتَنْشَقتَ فَاَلْلِغْ اِلاَّ اَنْ تَکونَ صائِماً)[23]
«به هنگام استنشاق آب را به انتهای بینی برسان، مگر اینکه روزه‌دار باشی.»
بنابر این، هرگاه شخص روزه‌دار در حین وضو گرفتن عمل مضمضه و استنشاق را انجام داد، و بدون اینکه عمدی در کار باشد یا زیاده‌روی کند، آب در گلوی او فرو رفت، روزه‌اش صحیح می‌باشد؛ چنانکه اگر گرد و خاک راه یا ذرّات آرد، وارد گلوی او شود، یا مگسی داخل گلوی او برود، باز روزه‌اش را باطل نمی‌کند. چنین مواردی، همه از جمله خطاهای بخشوده‌شدنی برای امّت می‌باشند اگر چه بعضی از پیشوایان مذاهب اسلامی در این باره نظر مخالف دارند.
حتّی، مضمضه در غیر وضو گرفتن نیز، مادامی که آب به حلق نرسد، آسیبی به روزه نمی‌رساند. والله اعلم


ارجاعات:
--------------------
[4] - بقره/ 185.
[5] - حج/78.
[6] - بقره/ 184.
[7] - انعام/ 151؛ اسراء/31.
[8] - بقره / 185.
[9] - نساء / 29.
[10] - روایت از بخاری.
[11] - بقره/ 185.
[12] - صحیح مسلم.
[13] - قمر/ 53.
[14] - زلزال/7-8.
[15] - روایت از ابوداود، نسائی، ابن ماجه، ابن خزیمه، بیهقی و ترمذی از ابوهریره و لفظ از آنِ ترمذی است و در یکی از روایاتش بحث است.
[16] - بقره/ 183.
[17] - صحیح بخاری و صحیح مسلم.
[18] - نسائی، ابن ماجه، حاکم نیز گفته است: بنا به شرط بخاری صحیح است.
[19] - اصحاب سُنَن.
[20] - رعد /8.
[21] - طه/ 52.
[22] - انبیاء/47.
[23] - شافعی و احمد و محدثین و بیهقی آن را روایت کرده‌اند.